اگر از زبان برای ارتباط با دیگر انسانها استفاده میکنید(که اگر چنین نیست پیشنهاد میکنم امتحانش کنید) احتمالاً متوجه شدهاید که در برخورد روزمره به انواعی از یک زبان واحد برمیخوریم. مثلاً سر میز صبحانه زبانی که ازش استفاده میکنیم صمیمانه و درعین حال مودبانه است. در صورتی که هنگام تماشای فوتبال با همان آدمهایی که سر میز صبحانه بودند، از زبانی خصمانه و بیادبانه استفاده میکنیم. احساسمان به آن آدمها عوض نشده. منتها شرایط فرق کرده. مشخصاً این زبان دومی را نمیشود توی اداره و دانشگاه و مدرسه به کار برد. اینها را در فارسی تحت عنوان لحن میشناسیم. لحن یعنی اسلوب سخنگفتن. از سویی واژهی لهجه نیز برایش به کار میرود. صریحاللهجه کسیست که با صراحت سخن میگوید. یا مثلاً من با ولنگاری تمام در ابتدای این متن از کلمهی زبان برایش استفاده کردم و گفتم میشود این انواع زبان را تشخیص داد. زبان کوچه بازاری. زبان یا لحن خودمانی. زبان یا لحن مکشمرگمن و سانتیمانتال و از این دست و بیش از این. هر یک از این لحنها متضمن سری کلماتی هستند که معمولاً یا مختص همان لحن هستند و در دیگر لح...